احزاب سیاسی از مدیریت سنتی تا پارادایم شیفت (تغییر الگوهای ذهنی)

ساخت وبلاگ
احزاب سیاسی از مدیریت سنتی تا پارادایم شیفت ( تغییر الگوهای ذهنی)

نهادها، سازمانها، احزاب سیاسی و تشکلهای اجتماعی در افغانستان اغلبا با روند مدیریت سنتی اداره می‌شوند. این نقیصه ناشی از فقدان دانش مدیریت سازمانی و عدم رعایت سازوکارهای مدیریتی کارا در ابعاد حقوقی، مالی و … از سوی رهبران سنتی و افراد تاثیرگزار در سازمانها می‌باشد. سازمانها از نوع انتفاعی و غیر انتفاعی آن برای شناسایی و رسیدگی به چگونگی وضعیت و فعالیت‌های خود نیازمند تهیه صورت وضعیت شان در هر دوره کاری می‌باشند. سازمانی موفق‌تر خواهد بود که مدیران آینده آن با آگاهی کامل از صورت وضعیت ( حقوقی، مالی، دارایی‌ها، قراردادها، مصوبه‌ها و…) و با حسابرسی بر نحوه اجراآت مدیران گذشته قدم‌های بعدی را سنجیده شده‌تر از قبل بردارند. هستند معدود نهادها، شرکتها و بانکهای خصوصی که متفاوت رهبری می‌شوند و موفقیت‌های چشم‌گیری داشته اند. در سازمانهای اجتماعی و احزاب سیاسی اما هیچ تغییری به‌میان نیامده و هنوز روند سنتی در ابعاد مختلف با قوت تمام حاکم است.
تغییرات در سازمان با اصلاح، تحول، انقلاب و پارادایم شیفت بوجود می‌آید. اصلاح زمانی کار ساز است که سیستم سالم باشد با پوره کردن اندک کاستی‌ها تغییرات ایجاد می‌شود. در یک سیستم فرسوده آوردن اصلاحات به تنهایی کارساز نیست و هیچ تاثیری در آوردن کارایی بهتر ندارد.
تحول نیز نمی‌تواند بهبود بیاورد، جابجایی افراد در سطوح مختلف مدیریت سازمان، تحول است اگر سیستم کارا نباشد افراد نمی‌تواند کارایی داشته باشد شاید در بهترین وضعیت جلو فساد را بگیرد اما هرگز در برابر سیستم ایستادگی و مقاومت نمی‌تواند یا استهلاک و خسته می‌شود یا با سیستم همراه شده فاسد میشود. نهادهای حکومتی افغانستان گواه روشن این مدعاست، نهادها هر از چندگاهی متحول می‌شود، وزرا و مدیران ارشد جابجا می‌شوند اما بهبود در وضعیت مشاهده نمیشود.
انقلاب و تغییر سیستم در احزاب سنتی افغانستان به این دلیل کار ساز نیست که بهرحال سرنوشت جامعه با نام و نشان این احزاب بگونه‌ی پیوند خورده است که به سادگی نمیشود از هم تفکیک کرد. گروه‌های اتنیکی و توده‌های جامعه نابودی احزاب را نابودی خود شان قلمداد میکنند در هیچ شرایطی حاضر به انحلال حزب مربوط شان نیستند.
پارادایم شیفت تنها روشی است که میتواند جوابگوی نیازمندی فعلی نسبت به عبور از روند سنتی و آوردن تغییر در سازمان باشد. با پارادایم شیفت می‌شود سیستم را حفظ کرد و تغییرات را بوجود آورد، پارادایم شیفت یعنی اصلاح بنیادی سازکارها، روش‌ها، و ابقای سازمان. در پارادایم شیفت به افراد، اشخاص و به مشکلات به‌صورت فردی پرداخته نمی‌شود، بلکه منافع عموم مورد بحث و ارزیابی قرار میگیرد. توجه به اشخاص و پرداختن به مشکلات منطقه‌یی رقابت ایجاد میکند و اختلاف بوجود می‌آورد و بهبود بوجود نمی‌آید. هیچ تغییری نمی تواند به میان بیاید مگر اینکه همراه با ترجیحات سیستم باشد یعنی سیستم باید نیازها را آشکار کند نه اینکه افراد ترجیح دهنده باشد. تصمیمات بر بنیاد ترجیحات آشکار شده توسط سیستم گرفته میشود نه بر مبنی ترجیح افراد. شما سوال نمی کنید خود سیستم آشکار می‌کند و آنگاه شما تصمیم می گیرید.
اگر احزاب سیاسی را به بیمار سرطان تشبیه کنیم که تمام سیستم بدن او نیاز به تداوی دارد نمیشود اورا با تزریق و تجویز دارو مداوا کرد، بیمار اگر تب دارد میشود با تجویز دارو تب اورا اصلاح کرد اما بهبود در وضعیت کل بدن او نمی آورد. اگر جای از بدن بیمار عفونت کرده است با جراحی می‌شود عفونت را برداشت و متحول کرد اما با این تحول بوسیله جراحی بهبود در وضعیت عمومی او به میان نمی‌آید. چون سرطان چیزیست که تمام بدن بیمار را صدمه رسانده است. یک بیمار سرطانی را نه با اصلاح نه با قرص نه با جراحی میتوان بهبود بخشید بلکه با ایجاد تغییر در کلیه سطوح در اندیشه بیمار، در سبک زندگی، در نگاه او به زندگی، در سبک تغذیه و در کنار آن تجویز دارو، جراحی و... می‌شود بهبود بخشید.
در نتیجه جامعه امروز و رابطه آن با احزاب سیاسی ایجاب تغییر بنیادی در روش، نگاه دقیق به ماحول و استفاده از سازوکارهای مناسب در تصمیم‌گیری‌های احزاب را دارد. در غیر این صورت با سیستم فرسوده و نا کارآمد فرصت‌‌ها را از دست خواهند داد و طبیعی است که هزینه فرصت در انتخاب و تصمیم گیری‌های مردم و هواداران اثر گزار است.

بندر چابهار مصئون‌ترین و با اهمیت‌ترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند...
ما را در سایت بندر چابهار مصئون‌ترین و با اهمیت‌ترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mothahary بازدید : 116 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 9:36