اینک کمتر از یک ماه است که ویروس کرونا وارد افغانستان شده است. جایی که قبل از کرونا، سنگینی انبوهی از مشکلات شانه های مردمش را خم کرده است. تجاوز خارجی، چهل سال جنگ ویرانگر، فقر و نابرابری اقتصادی، چالشهای سیاسی، ناسازگاری همسایهها، نابسامانی نظم سیاسی و ساختار قدرت و... از مشکلاتی است که کمر مردم را شکسته است. اما نکته مهم این است که در حاشیه چالشهای گذشته، شکایت مردم از فاصلهی طبقاتی کمتر به گوش میرسید. حتی در اوج جنگها و صفبندیها، همه یکسان بعنوان عاملان جنگ و آتشبیار معرکه بودند. در هر گروه اجتماعی و احزاب سیاسی حاشیهنشینها نیز بارضایت دنبالهروان رهبران شان بودند. حملهی ویروسی کرونا و فاجعهی شکاف طبقاتی شکایت از وجود فاصله طبقاتی پس از حضور جامعه جهانی و سرازیرشدن کمکها در افغانستان با گوشها آشنا شد و در حاشیهی سوژهی سلطه طلبی جای گرفت. در این میان جای افتخارات جهاد و نام نیک مجاهدین و رهبران جهادی را سوژهی فاصلهی طبقاتی پر کرد. ویروس کرونا که در فاصلهی اندک زمانی افغانستان را تسخیر کرد قبل از هرچیز نشان داد که یک ویروس خنثا نیست بلکه واقعا یک ویروسی با ماهیت طبقاتی است. فراتر از وضعیت نابسمان اطلاع رسانی نهادی، توان و قدرت گروههای خاص در انجام تستهای (شوقی) کرونا و مقابله با آن، در مقایسه با بی قدرتی گروههای حاشیهیی بیانگر واضح مسئلهی طبقاتی است. در این میان کتلههای حاشیهیی که نه قدرت سیاسی، نه توان اقتصادی برای وقایه، نه عامل زور و واسطه برای تست کرونا و نه منابعی برای دستگیری و حمایت دارند، در وضعیت اسفباری بسر میبرند و با این ویروس دستو پنجه نرم میکنند. گروههای حاشیهیی که تا اکنون از قربانی جنگها و حملات تروریستی بازماندهاند، بدون شک این مرحله را نیز با قبول مشکلات و تلفات پشتسر خواهند گذاشت. آنچه اما یادداشت تاریخ میشود و چاشنی نابرابری را بیشتر از پیش در ذهن جامعه شعلهور خواهد کرد وجود فساد، بیتفاوتی دستاندرکاران و حیف ومیل منابع اختصاصی کرونا است. در رخداد کرونا سه طبقه بوضوح قابل دید است. طبقهی بالا در حال نمایش تست آزمایشی(غیر ضروری) کورونا و آزمون خنده. طبقه متوسط در حال تولید متن فیسبوکی، دلداری، خلق امید، لبخند و تشویق به خانه نشینی. طبقه کارگر که با یکماه قرنطینه مضطرب، افسرده و ویران خواهد شد. برای طبقه متوسط خانهنشینی مسئلهی پیش نخواهد آورد. طبقه متوسط میخندد، متن فیسبوکی در مذمت حمله ویروسی و امید به سرکوب آن تولید میکند، طبقه کارگر اما توان خندیدن ندارد. چالش خندیدن، خواندن کتاب، امیدواری، رعایت بهداشت در حد اعلا و خانهنشینی برای طبقه کارگر (از لحاظ اقتصادی) بیمعنی و مبتذل است. آنان نه توان خندیدن دارند، نه زمان و قدرتِ خواندن کتاب، نه توان مالی برای رعایت بهداشت و نه امکانِ خانهنشینی. اینها توصیههای زردِ روشنفکران طبقه متوسط برای رهایی از فاجعهٔ کرونا است و مشخص است که فراتر از فضای زیستِ طبقهای خودشان، امکانِ عینیت ندارند. بههرحال، آنچه در این وضعیت حاصل میشود، تشدید وضعیتِ حاشیهای و سوژهی فاصله طبقاتی است. کرونا در افغانستان نشانداد هرجا که وضعیت خطرناکتر است، آنجا فضای زیستِ حاشیهای است؛ فضایی که هیچ توانی برای مبارزه با کرونا ندارد و توصیههای زردِ روشنفکری نیز دردی را دوا نخواهند کرد. اگر چه طی نزدیک به دو دهه گذشته فاصلهی طبقاتی و زیست حاشیهیی پدیدار شده و رشد کرده است، اینک اما حملهای ویروسی سرعت رشد را تشدید خواهد کرد و تن نحیفِ سوژههای برابری، نوعدوستی، همدیگرپذیری و رواداری را ویران خواهد کرد.
محمد اسحاق مطهری ۱/۲/۱۳۹۹ وضعیت کرونایی
بندر چابهار مصئونترین و با اهمیتترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند...
ما را در سایت بندر چابهار مصئونترین و با اهمیتترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mothahary بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 15 فروردين 1400 ساعت: 13:26