انتخابات ابزار موثرِ حوزه عمومی

ساخت وبلاگ

محمد اسحاق مطهری 

یورگن هابرماس، نظریه پرداز حوزه عمومی معتقد است که جهان مدرن در حال تجربه پدیده‌هایی چون تروریسم، جنبش‌های اعتراضی و بی‌معنا شدن زندگی روزمره است. راه حل پیشنهادی هابرماس برای مواجهه با عارضه‌های مدرنیته، احیای حوزه عمومی است. او حوزه عمومی را هر فضایی به جز خانواده، نظام سیاسی و اقتصادی می‌داند که افراد بدون فشار از سمت نظام سیاسی و بدون تاثیر موقعیت اقتصادی و مناسبات بازاری با پشت کردن به زندگی خصوصی با یکدیگر وارد مراوده و گفتگو در باب مسائل اجتماعی می‌شوند. این گفتگو ها منجر به شکل‌گیری توافق میان افراد می‌شود. توافقی که عین حقیقت است و هابرماس آن را افکار عمومی می نامد. این افکار عمومی از سمت حوزه عمومی به سمت نظام سیاسی می‌رود و بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست گذاری‌ها اثر می‌گذارد و تصمیمات مقامات سیاسی را به سمت و سوی افکار عمومی نزدیک می‌کند. هابرماس معتقد است این فرایند منجر به دموکراسی مشارکتی می‌شود و شهروندان جامعه مدرن را از مصرف کنندگان منفعل به شهروندان فعال مدنی و با انگیزه تبدیل می‌کند و به آنها قدرت نظارت واقعی و نه صوری بر نهادهای سیاسی را می دهد.
انتخابات پروسه مهم ملی در حوزه عمومی است که اساس ارتباط میان افراد و شرایط ایدآل گفتگو در اجتماع را که پنج بخش دارد فراهم می‌کند:
یکم هرکس باید حق گفتگو داشته باشد.
دوم شانس برابر برای ابراز نظریات خود و نقد دیگران داشته باشد.
سوم فرضیه قبول نظریه دیگران در صورت برتری آن نظریه را در خود ایجاد کند.
چهارم قدرت، خنثا باشد و نتواند اعمال نفوذ کند.
پنجم افراد بتوانند آزادانه ایده و نظر خود را به اشتراک بگذارند.
این شرایط در صورتی به واقعیت نزدیک می‌شود که افراد حق انتخاب داشته باشد و زمینه‌ی فراهم آوری انتخابات از ریشه سبوتاژ نگردد حق انتخاب به بهانه‌های مختلف از مردم گرفته نشود. 
بیاد داشته باشیم که فراهم آوری زمینه‌ی  انتخابات در افغانستان هرچند ناقص و دارای معایب زیاد، اما با هزینه‌های کلان و از دست دادن سرمایه‌های مهم انسانی و اقتصادی ملی فراهم شده است بدون تردید انتخابات را میتوان از دست‌آوردهای دارای اهمیت بارز در سطح ملی و بین المللی به حساب آورد. 
توجیه عقلانی ندارد که انتخابات را با بهانه‌ی صلح و مصالحه بایکات کرد. به آن پیمانه که انتخابات بعنوان پروسه ملی و مشروع برای مردم افغانستان اهمیت و جایگاه ذهنی دارد صلح آن جایگاه را ندارد زیرا طرف مصالحه هنوز باورمند به پذیرش پروسه‌های ملی چون انتخابات نیست. هنوز الگوی ذهنی طرف مقابل قتل و کشتار و دوام خشونت است ابزار دست‌رسی به صلح را از مسیر اعمال خشونت و موهومات چون حاکمیت نظام غیر جمهوری جستجو می‌کنند. 
آنچه در این میان تعجب آور و تامل برانگیز است صداهای برخواسته از داخل نظام از آدرس تکت‌های انتخاباتی در همسویی با مخالفین مسلح است. بزرگان و رهبران سیاسی می‌دانند خون‌های ریخته شده مردم بیگناه، اطفال و زنان که در مناطق مختلف کشور بوسیله حملات انتحاری ریخته می‌شوند ندای صلح نیست صدای خون است خشونت است و نفرت است. عقلانی نیست که قیمت آن از دست دادن دست‌آوردهای ملی چون انتخابات به بهانه صلح باشد. بلکه شیون مادران شهدا صدای مظلومیت، صدای قربانی داده‌ها، صدای رنج کشیده‌ها در امتداد پروسه‌ی بنام دموکراسی و نظام مردم سالار است که اکنون بعنوان ارزشهای مقدس و فراموش ناشدنی نزد ملت محاسبه می‌شوند. بجا و مناسب حال بیچارگی مردم این خواهد بود که بجای رد پروسه ملی انتخابات، مردم را به مشارکت عقلانی، سازمان‌یافته و مستمر در انتخابات پیش‌رو تشویق و تمجید کنیم تا به مردم سالاری و حفظ ارزشها ارج گذاری شود.    
 بدهی است که انتخابات با میزان مشارکت مردم مشروعیت می‌یابد و مشارکت زمانی مشروعیت بخش است که از جانب شرکت کنندگان سه شرط اساسی (عقلانی، سازمان یافته و مستمر) لحاظ شده باشد. هرگاه اگر این شروط بهر دلیل رعایت نشود مشارکت، مشارکت عقلانی، سازمان یافته و مستمر نیست بلکه هجوم مقطعی است که با موجی از احساسات و عواطف به پروسه کلان ملی مانند انتخابات رو آورده میشود. با وجود تمام مشکلات اما میزان مشارکت مردم در انتخابات دوره‌های قبل تقریبا فراگیر بوده اما فارغ از آن شروط اصلی، رویکرد مردم در انتخاب شدن و انتخاب کردن هجومی بوده نه‌سازمانیافته، قعلانی و مستمر.
رای دهندگان در انتخاب کردن و استعمال رای هجوم آوردند و دقت نکردند. (غیر عقلانی)
انتخاب شوندگان برنامه محور عمل نکردند برای وحدت سرزمین کاری انجام داده نتوانستند. (سازمان نیافتگی)
حکومت‌های گذشته با پروسه‌ی انتخابات ابزاری، یکبار مصرف و مقطعی برخورد کردند و به دوام آن نه اندیشیدند.( غیر مستمر) این یعنی ما تیشه به ریشه‌ی خود می‌زنیم ناخود‌آگاه برای کاهش میزان باورمندی و مشارکت مردم در پروسه‌های مردم سالاری فعال می‌شویم. 
اینها عارضه‌های مدرنیته در حوزه عمومی است که ابزار رفع آن خلق الگوهای ذهنی مدرن و مناسب توسط نخبگان جامعه است تا حد اقل بتوانیم جنبه استمرار روند انتخابات بعنوان زنده کننده‌ی حوزه عموی را حفظ کنیم و بعنوان یک دست‌آورد ارزشمند به نسلهای آینده بسپاریم. البته رعایت شروط اصلی بطور کامل و همه جانبه با توجه به نوپا بودن و عدم آگاهی مردم از فرایند انتخابات محال بنظر میرسد، حتی در بعضی از کشورهای همسایه نیز بطور کامل رعایت نمی‌شود و با چالشهای فراوان مواجه است اما در آنجا حداقل جنبه استمرار پروسه زیر سوال نه‌رفته و به گونه‌ی حفظ شده است. 
نهادهای مدنی، گروه‌های فکری سازمان یافته و احزاب سیاسی در عوض مخالفت با روند انتخابات می‌توانند در این فرایند نقش موثر و سازنده ایفا کنند در حفظ وحدت سرزمین که نیاز اولیه مشارکت و احیا کننده‌ی حوزه عمومی است سهم فعال داشته باشند. 

بندر چابهار مصئون‌ترین و با اهمیت‌ترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند...
ما را در سایت بندر چابهار مصئون‌ترین و با اهمیت‌ترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mothahary بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 15 بهمن 1398 ساعت: 21:55