بیماری مجازی
این روزها ما در تب شدید بیماری مجازی گرفتار شده ایم و فضای مجازی را با وضع ناهنجار و مغشوش دهه هفتاد آلوده ایم. با سابقهترین آفت و بیماری در میان جامعه ما تخریب شخصیتها، نمادها و سرمایههای با ارزش بوده و است. این بیماری خطرناک با شیوههای مختلف دامنگیر جامعه شده و جلو رشد، توسعه و انباشت سرمایهها را در سطح ملی و بینالمللی گرفته است. عملکرد ما در تخریب سرمایهها چنان سریع و با موفقیت انجام میشود که ساختمان پنجا طبقه را نابود کنیم و پس از یک ساعت یا یک شب اثری از آن باقی نباشد. غافل از این که این سرمایه بدرد ما میخورد و برای تولید و انباشت سرمایههای ملی اثرگذار است. امروز نهادها و سازمانها، شرکتهای تجاری و تولیدی، شخصیتهای علمی، سیاسی در سطوح مختلف و بناهای تاریخی از سرمایههای نمادین اجتماعی، اقتصادی و انسانی ما هستند. در واقع هر سرمایه نمادین قبلا یک سرمایه اجتماعی، اقتصادی، انسانی، فرهنگی، سیاسی و... بوده، به علتی به شهرت رسیده، توجه عمومی را بخود جلب کرده و افتخار آفریده است. مثلا استاد صفدر توکلی، بعنوان یک هنرمند برجسته قبلا سرمایه انسانی بوده و اکنون به سرمایه نمادین هنری در جامعه ما تبدیل شده است. او نه تنها در سطح ملی برای ما قابل احترام است که در سطح جهانی برای ما افتخار میآفریند. مثنوی بعنوان یک اثر ادبی تاریخی اول سرمایه فرهنگی بوده و اکنون ترکهای ترکیه آن را به یک سرمایه نمادین جهانی برای خود تبدیل کرده و سالانه در مراسم سماع مثنوی خوانی از تورستهای جهان ملیاردها دالر در آمد کسب میکنند. اصلا برای نمادین شدن یک فرد، نیازی نیست که او حتما یک انسان خوبی باشد افراد بد هم میتواند نمادین شود. ( مثل هیتلر برای آلمانها، چنگیز برای مغولها و استالین برای روسها) نیازی نیست ساختمان مطلوبی باشد یک ساختمان غیر مطلوب میتواند نمادین شود (مثل بودای بامیان، منار جام هرات، دیوار روی کوه شیر دروازه، دروازه پغمان کابل و...) که اگر به دستان خود ما تخریب نمیشد و نشوند میتواند منبع درآمد هنگفت برای جامعه ما باشند. یا حتی نیازی نیست شی ارزشمندی باشد کالای کم ارزش هم میتواند نمادین شود (مثل کلاه قرقل و چپن کرزی، کفش پرتاب شده خبرنگار بسوی بوش، ساجق جویده شده مربی منچستریونایتد که در موزیم انگلستان نگهداری و حدود نیم ملیون پوند قیمت گزاری شده است و...) در واقع سرمایه های نمادین سبب تجمع و انباشت سایر سرمایه ها میشود مثلا یک تاجر موفق ملی وقتی که اقدام به ایجاد یک کارخانه تولید ملی میکند، دولت، سایر نهادها و افراد برای فراهمآوری زمین، ساختمان، ماشین آلات و... به کمک او میشتابند. وقتی یک عالم دین مدرسه یا یک نهاد آموزشی ایجاد میکند مردم به کمک او میشتابند و داراییهای شخصی شان را در اختیار او قرار میدهند. زمانی یک ورزشکار مدال میآورد و افتخار خلق میکند شخصیتهای حقیقی و حقوقی او را تشویق میکنند و انعام میدهند. هرگاه یک داکتر ماهر و مشهور فوق تخصص قصد ایجاد یک مرکز صحی فوق تخصصی میکند مردم، وزارت صحت عامه، تجار ملی، داکتران و... اعلام آمادگی همکاری میکنند در نتیجه این مرکز مهم شکل میگیرد.
برای انباشت و تجمع هر نوع سرمایه از هر جنس اگر نخواهیم با کمک خارجی و زور پولهای قرضهی بیرونی شکل بگیرد باید در محور آن یک سرمایه نمادین قرار بگیرد. البته ضرور نیست که این سرمایهی محوری حتما یک سرمایه نمادین زنده انسانی باشد. مثلا جلسات صبحگاهی جمعه، تعدادی جمع میشوند بعد از ختم قرآن باهم گپ میزنند همین گپها باعث همکاری آنها در محله میشود. (تولید سرمایه اجتماعی) بعدا جمعی تصمیم به شراکت کاری میگیرند (انباشت سرمایه اقتصادی) همین گپها سبب ایجاد یک کتابخانه خوب در محله میشود. (تولید سرمایه فرهنگی) و ... سرمایه نمادین از هر جنس که باشد میتواند مولد، جاذب، تجمیع و انباشت انواع سرمایههای دیگر شود. در واقع سرمایههای نمادین مانند عمود خیمه برای سایر سرمایهها بحساب میآید.
سرمایه نمادین میتواند یک ساختمان باشد مثل دروازه پغمان، میتواند یک شخصیت تاریخی باشد مثل پیامبر اکرم، سید جمالدین، کاتب هزاره و... میتواند یک پدیده اجتماعی باشد مثل عاشورا، نوروز و... میتواند یک شخصیت زنده سیاسی مذهبی یا صاحب منصب دولتی باشد مثل مراجع تقلید، آیت الله محسنی، استاد سیاف، حامد کرزی، استاد خلیلی ، استاد اکبری استاد محقق یا جنرال مراد و... میتواند یک شخصیت زنده علمی فرهنگی یا هنری باشد مثل فرهاد دریا، صفدر توکلی داود سرخوش و ...
سرمایه نمادین میتواند خانوادهگی باشد مثل یک مادر کلان که همه دور او جمع اند. میتواند محلی باشد مثل یک روحانی محله که همه به حرف او عمل میکنند. میتواند منطقهیی باشد مثل یک وکیل پارلمان. میتواند ملی باشد مثل شخصیتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و هنری ملی یا آثار تاریخی ملی.
خلاصه هر جامعهیی نتواند سرمایه نمادین تولید کند توانایی تولید، جذب و انباشت سایر سرمایههای اجتماعی، انسانی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را نیز در درازمدت ندارد.
اینها را گفتم که بگویم سرمایههای نمادین را تخریب نکنیم ولو رقیب مان باشد. در حفظ و نگهداشت سرمایههای نمادین در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، محلی، ملی و بینالمللی محتاط باشیم ولو که برای بخشی از جامعه قابل قبول نباشد اما بخشی دیگر آن را قبول دارد. با تاسف ما در نابود سازی و تخریب سرمایههای مان دست بالا داریم زمانی با حذف فیزیکی (جنگهای داخلی) زمانی با تبلیغات منفی مطبوعاتی و اکنون از طریق فضای مجازی سلاح برداشته ایم و تمام نیرو و توان خود را برای تخریب خرچ میکنیم. اکنون هر یک ما اسلحه خطرناک تلفن هوشمند و فضای نا محدود مجازی در اختیار داریم و توان خود را در جهت تخریب سرمایههای مان از هر جنس انسانی، اجتماعی و اقتصادی مصرف میکنیم این یعنی بیماری مجازی، همین است که از مسیر توسعه منحرف میشویم و در منجلاب پراکندگی، فقر و بربادی داخلی گیر میمانیم.
در مورد اخیر ارگ در اعلامیهای گفته است که بنا بر در خواست شورای علمای اهل تشیع حوزه امنیتی چهاردهم را منظور کرده است. تعدادی دست به تخریب این نهاد و شخصیتهای شیعی میزنند. در حالیکه شورای علما، شخصیتهای سیاسی، مقامات حکومتی و... همه به مثابه سرمایههای نمادین جامعه ما هستند و تخریب اینها تخریب خود به شمار میرود.
آخر اگر طرح امنیتی از هر فکری برون آمده باشد صاحب آن اندیشه، سرمایه انسانی جامعه ما است ولو او را بخشی از جامعه قبول ندارند اگر او جنرال مراد است، شورای علما است یا هر شخصیت دیگر. با تاسف آنان که بیشترین ادعای روشن فکری و مفکورهی سیاسی را در میان جامعه دارند بیشترین روحیه تخریب کاری رقابت منفی را نیز دارند. به امید آن روزی که در کنشگران سیاسی ما بصیرت سیاسی، توانایی گفتگو روحیه مدارا و رواداری فکری ایجاد شود تا قطار حرکت ما روی خط توسعه قرار بگیرد، سیر طبیعی خود را در مسیر توسعه آغاز کند و فضای سالم حقیقی و مجازی شکل بگیرد. تا آن روز بدرود.
محمد اسحاق مطهری
۱۳۹۷/۲/۱۰
بندر چابهار مصئونترین و با اهمیتترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند...
ما را در سایت بندر چابهار مصئونترین و با اهمیتترین مسیر مبادلات کالای افغانستان و هند دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mothahary بازدید : 101 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 9:36